ازدواج فرزندان آدم، چگونه بود؟
سؤال:
فرزندان حضرت آدم با چه کسانی ازدواج کردهاند؟ آیا آنان با خواهران خودشان ازدواج کردهاند؟ آیا آنان با همسرانی از جنس ملک یا جن ازدواج کردهاند؟ آیا آنان با انسانهای دیگر ازدواج کردهاند؟ اگر با خواهران خود ازدواج کرده باشند با توجه به حرمت ازدواج برادر و خواهر در تمام ادیان و شرایع، چگونه این ازدواج قابل توجیه است؟
پاسخ:
در خصوص ازدواج فرزندان حضرت آدم- به یک اعتبار – دو دیدگاه وجود دارد. ما هر دو نظر را به طور اجمال نقل میکنیم:
1 ـ فرزندان آدم با هم ازدواج نمودهاند، این ازدواج اشکال ندارد، زیرا در آن زمان هنوز قانون تحریم ازدواج خواهر و برادر از طرف خداوند قرار داده نشده بود و چون راهی برای بقای نسل بشر غیر از این راه نبوده، ازدواج آنان با یکدیگر صورت گرفته است. ناگفته پیداست که دستگاه قانونگذاری از آن خداست: «ان الحکم الاللّه؛ هر گونه حکم راجع به خداست».(1) بر این اساس چه اشکال دارد که به طور موقت و از راه ضرورت، برای عدهای این گونه ازدواج در آن زمان بلامانع و مباح باشد و برای دیگران عموماً تحریم ابدی شود؟
علامه طباطبایی در توجیه این نظریه و ازدواج در ادیان میفرماید:
و اما اینکه چنین ازدواجى در اسلام حرام است و بهطورى که حکایت شده در سایر شرایع نیز حرام و ممنوع بوده ضررى به این نظریه نمىزند، براى اینکه تحریم حکمى است تشریعى که تابع مصالح و مفاسد است، نه حکمى تکوینى (نظیر مستى آوردن شراب) و غیر قابل تغییر و زمام تشریع هم به دست خداى سبحان است، او هر چه بخواهد مىکند و هر حکمى بخواهد مىراند، چه مانعى دارد که یک عمل را در روزى و روزگارى جایز و مباح کند و در روزگارى دیگر حرام نماید، در روزى که جز تجویزش چارهاى نیست تجویز کند و در روزگارى دیگر که این ضرورت در کار نیست تحریم کند، ازدواج خواهر و برادر را در روزگارى که تجویزش باعث شیوع فحشا و جریحهدار شدن عفت عمومى نمىشود تجویز کند و در روزگارى دیگر که باعث این محذور مىشود، تحریم کند. خواهى گفت که تجویز چنین ازدواجى هم مخالف با فطرت بشر و همچنین، مخالف با شرایع انبیاست... در پاسخ مىگوییم: این سخن که ازدواج خواهر و برادر منافى با فطرت باشد درست نیست و فطرت چنین ازدواجى را صرفاً به خاطر اینکه ازدواج خواهر و برادر است نفى نمىکند و از آن تنفر ندارد، بلکه اگر نفى مىکند و اگر از آن تنفر دارد براى این است که باعث شیوع فحشا و منکرات مىشود و باعث مىگردد غریزه عفت باطل گردد و عفت عمومى لکهدار شود و پر واضح است که شیوع فحشا بهوسیلهی ازدواج خواهر و برادر در زمانى است که جامعه گستردهاى از بشر وجود داشته باشد و اما در روزگارى که در تمامى روى زمین غیر از چند پسر و چند دختر از یک پدر و مادر وجود ندارند و از سوى دیگر مشیت خداى تعالى تعلق گرفته که همین چند تن را زیاد کند و افرادى بسیار از آنان منشعب سازد، دیگر عنوان فحشا بر چنین ازدواجى منطبق و صادق نیست. پس اگر انسان امروز از چنین تماس و چنین عملی نفرت دارد به خاطر علتى است که گفتیم، نه اینکه به حسب فطرت از آن متنفر باشد، به شهادت اینکه مىبینیم مجوسیان در قرنهایى طولانى (بهطورى که تاریخ ذکر مىکند) ازدواج بین خواهر و برادر را مشروع مىدانستند و از آن متنفر نبودند و هم اکنون بهطور قانونى در روسیه (بهطورى که نقل شده) و نیز بهطور غیر قانونى یعنى به عنوان زنا در اروپا انجام مىشود».(2)
2 ـ در اینجا احتمال دیگرى نیز هست که گفته شود: فرزندان آدم با بازماندگان انسانهاى پیشین ازدواج کردهاند. زیرا طبق روایاتى آدم اولین انسان روى زمین نبوده، مطالعات علمى امروز نیز نشان میدهد که نوع انسان احتمالاً از چند میلیون سال قبل در کره زمین زندگى میکرده، در حالى که از تاریخ پیدایش آدم تاکنون زمان زیادى نمیگذرد، بنا بر این باید قبول کنیم که قبل از آدم انسانهاى دیگرى در زمین میزیستهاند که به هنگام پیدایش آدم در حال انقراض بودهاند، چه مانعى دارد که فرزندان آدم با باقیماندهی یکى از نسلهاى پیشین ازدواج کرده باشد. ولى همانطور که گفتیم این احتمال با ظاهر آیهی 1 سورهی نساء چندان سازگار نیست.(3)
پینوشتها:
1 ـ یوسف (12) آیه 40.
2 ـ ترجمه تفسیر المیزان، محمد باقر موسوى همدانى، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین، ج 4، ص229 -230
3 ـ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیرنمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1353ش، ج3، ص247.