فرهنگی، آموزشی

۲ مطلب با موضوع «اخلاقی» ثبت شده است

شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۳۲ ب.ظ

دعای ماه رجب

یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ
ای که برای هر خیری به او امید دارم

وَآمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ
و از خشمش در هر شری ایمنی جویم


یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ
ای که می دهد (عطای ) بسیار در برابر (طاعت ) اندک


یا مَنْ یُعْطی مَنْ سَئَلَهُ
ای که عطا کنی به هرکه از تو خواهد


یا مَنْ یُعْطی مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ
ای که عطا کنی به کسی که از تو نخواهد


وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ
و نه تو را بشناسد

تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَهً
از روی نعمت بخشی و مهرورزی

اَعْطِنی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ
عطا کن به من به خاطر درخواستی که از تو کردم


جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَهِ
همه خوبی دنیا و همه خوبی و خیر آخرت را


وَاصْرِفْ عَنّی بِمَسْئَلَتی
و بگردان از من به خاطر همان درخواستی که از تو کردم

اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَشَرِّ الاْخِرَهِ
همه شر دنیا و شر آخرت را


فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ
زیرا آنچه تو دهی چیزی کم ندارد (یا کم نیاید) و

وَزِدْنی مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ
بیفزا بر من از فضلت ای بزرگوار

یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ
ای صاحب جلالت و بزرگواری

یا ذَاالنَّعْماَّءِ وَالْجُودِ
ای صاحب نعمت و جود

یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتی عَلَی النّارِ
ای صاحب بخشش و عطا حرام کن محاسنم را بر آتش دوزخ


------------


عنوان : مروری بر دعای ماه رجب
سخنران : حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد


بسم الله الرحمن الرحیم

در این ماه «یا من ارجوه لکل خیر» یعنی وقتی به ماه رجب می رسی ، شما از لحظه شروع ماه رجب دیگه توقعت از خداوند تبارک و تعالی فقط و فقط خیر است .

«و امن سخطه عند کل شر» و ایمن هم به شما می ده.

چند نکته در اینجا داریم :
1- چه کسانی در این ماه امیدوار باشند؟
2- «و امن سخطه» یعنی چی ؟ یعنی در این ماه خداوند تبارک و تعالی بساط سخط – بساط عصبانی شدن- رو کلاً تعطیل می کند
چه قدر فرصت عجبیست . بعضی وقتها بعضی فرصتهایی که در ماه رجب هست ، من دقت کردم در خیلی از شب های مهم سال هم نیست.

«یا من یعطی الکثیر بالقلیل»
. خداوند تبارک و تعالی همیشه این طوریه یعنی شما کاه که می برید ، کوه بجاش می ده . این خدا خدایست که وقتی خیلی کم می بری ، خیلی زیاد عکس العمل نشون می ده. تا جایی که بعضی وقت ها احساس می کنیم که با منه !!

«
یا من یعطی من سئله» در این ماه خداوند تبارک و تعالی هر کس که صداش بزنه ، جواب می ده.


«یا من یعطی من لم یسئله
» اگه یه وقتی شما توی ماه رجب بدونی ماه رجبه ، بدونی با ماه های دیگه فرق می کنه ، اما یادت بره دعا کنی ، خداوند تبارک و تعالی یه چیزی توی ماه بهت می ده.

«و من لم یعرفه»
دامنه رو باز می کنه ؛ حتی کسانی که خدا را نمی شناسند ، در ماه رجب یه بهره ای می برند.
پس سه طبقه شد :
1- «من لم یعرفه» کسانی که خدا را نمی شناسند ، اینها طبقه ای هستند که از رحمت عمومی ماه رجب بهره می بردند.
2- «من لم یسئله» کسانی که از طبقه خصوصی ماه رجب هم بهره می بردند . می دونه ماه رجبه ولی حواسش نبوده و صدا نزده
3- «من سئله» خاص الخاص هستند. کسانی هستند که چون خدا رو در ماه رجب صدا می زنند ، این صدا زدنشون باعث میشه خداوند بهشون خاص نگاه کنه . یکی از برترین صداهاش هم در این شعر اومده :


مـــــــــــاه رجـــــــــــب و مـــاه نــــزول بــــــرکـــات است
پیوســـــــته ســـــرود رجبـــــــــــییون صـــلـــــوات است


کلاس دعا کردن تو در ماه رجب نسبت به ماه های دیگه توفیر می کنه.

«اعطنی بمسئلتی ایاک»

حالا که خودت در دیزی رو باز گذاشتی و دستور العمل دادی که : ملائکه ی من در دیزی در ماه رجب بــــــاز ، حیای گربه هم لازم نیست . یعنی رسماً خدا ابلاغ داره درهای دیزی ها در ماه رجب باز ، گربه های بی حیا هم ممنوع الورود نیستند ، تشریف بیارند هر چی دوست دارند بخورند !!
حالا چی می خوای بنده من ؟
 

«جمیع خیر الدنیا و جمیع خیر الاخره»
هر چه خوبی توی دنیاست و هرچی خوبی در آخرته در این ماه من از تو می خوام .

شما برید توی کل دعاهای ماه رمضان حتی دعای شب قدر بگردید ، این جمله رو پیدا نمی کنید.
ماه رمضان خیلی خوبه، اما ماه رجب ماه زرنگ هاست. چون زرنگ ها کمترن ، مشتری ماه رجب هم کمتره
بعد می یاد دو قبضه می کنه دعا رو . یعنی آخــــــر پُـــررو بازی یه بنده است . که خیلی هم عــــالیه.

«وصرف عنی بمسئلتی ایاک جمیع شر الدنیا و شر الاخره» من نبینم مشکلات دنیا و آخرت . « صرف» یعنی روی برگرداندن . من روم برگردونده باشه ، هیچ کدام از مشکلات دنیا و آخرت رو نبینم. چرا؟ «تحننا منه و رحمه» خودت گفتی این ماه ، ماه منت گذاشتن ، نرم گرفتن ، آروم بودن ، چشم پوشی کردن ، گذشتن ، بخشیدن خروار به دینار ، بخشیدن کوه به کاه . به این دلیل این جوری شده.
 

«فانه غیر منقوص ما اعطیت و زدنی من فضلک یا کریم»
برای اینکه از در خانه تو اگر همه چی رو بهم بدی ، سر سوزنی کم نمی شه.
ما بنده ها اگه در خونه کریم ترین کریمان بریم ، اگر فقط یک ریال به ما کمک کنه ؛ یک ریال از اموالش کم می شه . در خونه تو که می یایم ،هیچی کم نمیشه.
برادرا و خواهرا : تو این ماه پُــررو بازی مطلق ، با خیال راحت بیا بشین و بگو :
اومدم غرق در گناهم ، هیچی نیاوردم ، امیدم اینکه اولاً تمام گناهام رو پاک کنی ، ثانیاً همه چی هم بهم بدی .
برید یه دعا پیدا کنید توی ماه رمضان، ماه شعبان ، مفاتیحُ زیر و رو کنید ببینید یه جایی هست این گونه بنده اجازه داشته باشه با خدا صحبت کنه .
لذا خیـــــلی قدر ماه رجب را بدانید.

التماس دعا
http://heyatemaktabolbagher.epage.ir/fa/module.content_Page.33-17-01.html
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۴:۳۲
قاصد
سه شنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۴، ۱۰:۰۷ ق.ظ

جملات طلایی شیطان

فرهنگ گفتاری ما اثری فوق العاده زیادی در شکل گیری رفتار ها ی ما دارد. درک میزان این تاثیر نامحسوس مترتّب بر بررسی چند مقدمه و مثال و در نهایت نتیجه گیری است:

1-    اغلب ما با الفاظِ در ذهنمان فکر می کنیم. کافی است چند لحظه ای به آنچه در ذهنمان به عنوان فکر کردن می گذرد توجه کنیم، آنگاه به وجود و هیمنه این گفتگوی درونی پی می بریم. می بینیم که همواره در حال جفت و جور کردن الفاظ درون ذهنمان برای رسیدن به فکر جدیدی هستیم. به غیر از کسانی که با سالها ریاضت های فکری و عقلی به عقل مستفاد رسیده اند، اغلب ما با الفاظ و کلمات فکر می کنیم.

در این میان نباید فراموش کرد که عقل هم دارای مراتبی است که از جمله آن عقل محض، مُدرِک مفاهیم اولیه، عقل تحلیلگر، مُدرک مفاهیم مجرد و در نهایت عقل، متصل به مفاهیم مجرد می شود. از طرفی بر خلاف قوای دیگر که خودشکوفا هستند، قوه عاقله تنها زمانی بارور می شود که تمرین عقلی صورت بگیرد. رهایی از کمند الفاظ در فرایند تعقل در اواخر مرتبه سوم و مرتبه چهارم عقل اتفاق می افتد که از هر هزار فیلسوف پخته یکی به این مقام می رسد. از این رو قبل از این مرحله، ما در تفکِرمان دربند الفاظیم.

2-    عمده تفکرات ما ناخود آگاه است. چند بار تا بحال به صورت خودآگاهانه فکر کرده ایم؟ اغلب افکار ما بصورت واکنشی در مقابل پدیده های اطراف است و کمتر برای کسی پیش می آید در برخورد با مسئله ای بنشیند همه جوانب مثبت و منفی را بسنجد، به هر کدام نمره دهد و در نهایت بر اساس آن فکر کند، چراکه که فکر بر خلاف وهم، زمان بر است. حالا اگر محاسبه کنید خواهید دیدکه تعداد زیادی از گزاره های قبول شده درذهنمان به صورت ناخودآگاه وارد شده اند.

3-    منشأ ناخود آگاهِ ما،  از وروی های خود آگاه ماست. افرادی مثل یونگ می گویند ناخود آگاه از تکرار تجربه جمعی گذشتگان پدید می آید. اما باید دانست که عمده ناخود آگاه ما از مسائل خودآگاه حسی، خیالی، وهمی و عقلیِ خود ما شکل می گیرد. از تر کیب همین ورودی های انبار شده در خزانه ذهن است که افکار جدید بوجود می آید. به همین خاطر است که اینقدر بر کنترل ورودی های ما تاکید شده است.

نفس چیزی را فراموش نمی کند و فقط ممکن است دستیابی به آن برایش مشکل شود. هر عکس و فیلمی که می بینیم و یا لفظی که می گوییم و می شنویم  و در کل هر چه وارد نفس ما شود تاثیر ناخودآگاه خود را در تفکرات ما می گذارد. خطر ناخودآگاه این است که معیاری برایش نداریم.

از این سه مقدمه به راحتی واضح شد که:

اگر الفاظی که بکار می بریم حامل بارِ درستی نباشند، خود به خود درون نفس را تخریب می کنند.

برای درک بهتر این مطلب چند مثال را بررسی می کنیم:

حدود 15 سال پیس مسئله ای بر سز زبانها افتاده بود که آیا ما اول ایرانی هستیم یا مسلمان. جواب های مختلفی با تحلیل های معمولا ضعیفی ارائه می شد که در نهایت عموم مردم  با استناد به قدمت بیشتر ایران نسبت به اسلام می گفتند ما اول ایرانی هستیم و سپس مسلمان. گذشته از ایرادات زیادی که به این نحو پاسخ ها وارد بود، می شد با کمی دقت به یک مغالطه در این مسئله پی برد. در سوال مطرح شده کلمه اول آمده بود، در حالیکه پشت پرده منظور کسی که آن را طرح کرده بود اولویت و اهمیت بود نه قدمت زمانی. یعنی اگر به دو راهی انتخاب رسیدی کدام را انتخاب می کنی. آن شیطان می دانست که عموم مردم کمتر به تفکر خودآگاه می پردازند و با استدلالی دم دستی می پذیرند ما اول ایرانی بوده ایم. چه بسا فردی که اول را با معنای قدمت می پذیرد، همچنان درونش اسلام را اولویت می دهد. اما این شیطنت درست در سالهایی صورت گرفته بود که محرم با نوروز تلاقی پیدا کرده بود و هر فرد دغدغه مند را به تصمیم گیری فرا می خواند. اینجاست که آن جمله به ظاهر ساده که در ذهن به صورت خودآگاه پذیرفته شده بود، در فضای ناخودآگاه ما بالا می آمد ولی این بار با معنای اولویت ایرانیت. مثلا قنادی که سالها دهه محرم را تعطیل می کرد و به احتمال زیاد این تصمیم را از طریق تفکر واکنشی و نه خودآگاه گرفته بود، در فضایی که ترسیم شد به سادگی با تفکر ناخودآگاه دیگری به مدد الفاظ انبار شده در ذهنش به این نتیجه می رسد که دیگر این کار را نکند حتی در سالهای بعد از این تلاقی.

 بحث قرآنی در اهمیت الفاظ

در سوره مبارکه احزاب آیه شریفه 70 آمده: یَأَیهّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ قُولُواْ قَوْلًا سَدِیدًا

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! [خودتان را] از [عذاب‏] خدا حفظ کنید و سخن استوار بگویید.

سدید علاوه بر نهی از استعمال سخنان نادرست به حرف های چند پهلو نیز اشاره می کند. در آیه بعد می فرماید اگر چنین کنید خدا کارهایتان را اصلاح می کند. پس معلوم می شود اگر مراقب الفاظی که می گوییم نباشیم دنیا و در پی آن آخرتمان اصلاح نمی شود. حتی یک جمله نیز سرنوشت ساز است. ما باید مراقب الفاظ باشیم چراکه ما تفکرِ فارغ از الفاظ نداریم. حتی در معنایی دقیق تر در سوره مبارکه ق آیه 18 شریفه آمده: ما یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِید ( انسان)از دهانش هیچ چیزی ادا نکند مگر اینکه نزد او نگهبانى آماده( آن را ثبت می کند).

در عرب به هسته خرمایی که فرد از دهان بیرون می آورد لفظ می گویند و کنایتاً به هر آوای معنی دار و بی معنایی که از دهان خارج می شود، اطلاق می کنند. این آیه می فرماید نه تنها ادای کلمات، حساب و کتاب دارد بلکه هر آنچه تلفظ کنیم در ما اثر گذار است. حتی اصوات به ظاهر بی معنا.

چند نمونه از الفاظِ بی حسابِ متداول

زمانی به فهرست کردن جملات متداولی که در پی هر کدام تفکری غلط پنهان بود، پرداخته شد. اکثر تکه کلام های طنز تلویزیونی از این دستند. اتفاقا جملاتی که با طنز در نفس می نشینند بسیار نافذ ترند:

برو حالشو ببر! یعنی آزادی قوه شهوت و غلبه بر عاقله.

حالا بببینیم چی میشه! همان جمله کلیدی شیطان در تسویف است که بسیاری از بی اردگی ها ریشه در همین جملات تناور شده در نفس دارد.

حالا مگه چی میشه!/ یک شب هزار شب نمیشه!/ همین یک باره!/ خوش باش!/ دلت پاک باشه! همه از جملاتی اند که گناه را کوچک می شمرند.

عیسی به دین خود و موسی به دین خود!/ کسی رو که تو قبر دیگری نمی ذارن! این جمله ها ما را از امر به معروف و نهی از  منکر باز می دارند.

این ها مشتی از خروارها جملات بی حسابی است که شبانه روز استفاده می کنیم. جملاتی که به سادگی می پذیریم و نمی دانیم که به سادگی نمی شود آنها را از نفس خارج کرد. چراکه اینها به دلیل استعمال زیاد مثل سلول های سرطانی و ویروس های کامپیوتری در همه جای نفس رسوخ کرده اند. پس در مقام پیشگیری باید مراقب ورودی های خود باشیم و اینکه هر گزاره ای را به سادگی نپذیریم که اصلاح سرنوشت ما در گرو همین هاست. چند درصد از عادات رفتاری و گفتاری ما خودآگاهند؟ اغلب ما فحش های زیادی را شنیده ایم که به کار نمی بریم، چونکه ابدا صلاحیت کاربرد آنها را نپذیرفته ایم. قدم بعدی تلاش برای پاک سازی نفس از جملات موجود است که نیاز است بدون معطلی به تهیه فهرست و مقابله با آنها بپردازیم و بدانیم که هیچ کس به غیر خود ما برای ما کاری نمی کند. پس هرچه زودتر دست بکار شویم.

الحمد لله ربّ العالمین

 




منبع: Gofteman-bartar.ir

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۴ ، ۱۰:۰۷
قاصد