آژیر خطر شیطان!
از امام صادق(علیهالسلام) روایت شده که فرمودند:
وقتی که این آیه بر پیامبر نازل شد: «والذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم ومن یغفر الذنوب الا الله ولم یصروا علی ما فعلوا وهم یعلمون» (135/آل عمران)(1)
ابلیس (پدر شیطانها) سخت ناراحت گردید. بالای کوهی در مکه به نام «ثور» رفت و آژیر خطرش بلند شد و تمام یارانش را به تشکیل انجمن خود دعوت نمود. همهی بچه شیطانها جمع شدند. ابلیس، نزول آیات یاد شده را به اطلاع آنان رساند و اظهار نگرانی کرد و از آنها کمک خواست.
یکی از یاران او گفت:
من با دعوت نمودن انسانها از این گناه به آن گناه، اثر این آیه را خنثی میکنم. ابلیس سخن او را نپذیرفت. دیگری پیشنهادی شبیه به اولی کرد ولی باز مورد پذیرش ابلیس قرار نگرفت.
تا اینکه از میان شیطانها، شیطان کهنه کاری به نام «وسواس خناس» گفت:
«پیشنهاد من این است که فرزندان آدم را با وعدهها و آرزوهای طولانی آلوده به گناه کنیم (و میگویم که الان برای توبه کردن زود است و فرصت توبه بسیار است) وقتی که مرتکب گناه شدند خدا را فراموش کرده و بازگشت به سوی خدا (توبه) از خاطر آنان محو میگردد.»
ابلیس گفت:
«مرحبا ! راه همین است. سپس این مأموریت را تا پایان دنیا به او سپرد.»(2)
پینوشتها:
1ـ آلعمران/135، (و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند یا به خود ستم کنند به یاد خدا میافتند و برای گناهان خود طلب امرزش میکنند- و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟- و بر گناه اصرار نمیورزند با اینکه میدانند.
2ـ ر.ک: داستانهای صاحبدلان، 1/151-150ف به نقل از امالی صدوق، وسائل الشیعه11/353، باب 85، ج7.
منبع:
محمدی، محمدحسین، هزار و یک حکایت قرآنی، صص741-740.
متن خداحافظی شیطان!
وقتی که میخواست برای همیشه از عرش خداحافظی کند، نامهای طولانی نوشت، نامهای که حاوی نکات فراوانی بود، نکاتی که هر یک از آنها میتواند درس عبرتی برای جویندگان راه سعادت و خوشبختی باشد و به خاطر اهمیت نکاتی که در آن مطرح شده است خداوند متعال در آیات متعددی به متن این نامه اشاره کرده تا تمامی انسانها در طول تاریخ از این نامه درس بگیرند و کارشان به جایی نرسد که روزی مانند شیطان از درگاه الهی خداحافظی کنند، چراکه خداحافظی از عرش همان و ذلت و خواری همان، چون هرچه عزت و سربلندی است مخصوص کسانی است که با عرش در ارتباط هستند:
(مَنْ کانَ یُریدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمیعاً إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُه:
هرکس سربلندى مىخواهد، سربلندى یکسره از آنِ خداست. سخنان پاکیزه به سوى او بالا مىرود و کار شایسته به آن رفعت مىبخشد.)(فاطر: 10)
متن نامه شیطان از این قرار است:
(از آن روزی که با امر الهی خلق شدم هیچگاه تصور نمیکردم که به این مقام و منزلت دست پیدا کنم، مقام و منزلتی که احتیاجی به بیان آن نیست و همه به خوبی بر آن واقف هستند، مقام و منزلتی که میتوانید گوشهای از آن را در ماجرای معراج پیامبر اسلام بخوانید تا بدان واقف شوید، وقتی که از پیامبر پیرامون منبری در آسمان چهارم اینگونه سؤال کردم:
(یا رسولالله! شب گذشته که به معراج تشریف بردید، در آسمان چهارم طرف چپ بیتالمعمور منبرى بود، شکسته و سوخته و به رو افتاده. آیا شناختى آن منبر را و متوجه شدید که از کیست؟
آن حضرت فرمودند: خیر؛ آن منبر از کیست؟ شیطان عرض کرد: آن منبر از من است و صاحب آن بودم! بالاى آن مىنشستم و ملائکه پاى منبر من حاضر مىشدند، از براى آنها راه بندگى حضرت منان را مىگفتم. ملائکه از عبادت و بندگى من تعجب مىکردند! هر وقت که تسبیح از دستم مىافتاد، چندین هزار ملک بر مىخواستند، تسبیح را مىبوسیدند و به دست من مىدادند.)( جامع الدرر،ج2، ص348)
اما اتفاق بزرگی در زندگی من سبب شد تا برای همیشه از درگاه قرب الهی خداحافظی کنم، اتفاقی که اگر نمیافتاد بر مقام و منزلت من روز به روز افزوده میشد و الان معلوم نبود که به کدام درجه از قرب الهی رسیده بودم .
از بین طرفداران من، تنها کسانی میتوانند با من عقد اخوت ببندند که زندگی آنها سراسر اسراف باشد، پس تا میتوانید در مسائل مالی و مخصوصاً در هدر دادن عمر و جوانی خود اسراف کنید تا به مقام برادری من نائل شود: «إِنَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطینِ وَ کانَ الشَّیْطانُ لِرَبِّهِ کَفُوراً: چرا که اسرافکاران برادران شیطانهایند و شیطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است.»
و آن اتفاق زمانی رخ داد که روزی متوجه سخنرانی خداوند برای فرشتگان شدم، سخنرانی که در آن خبر از خلقت موجودی بود که شأن و منزلتش از من و تمام فرشتگان بالاتر بود و هنوز نیامده، از او به جانشین خداوند تعبیر میشد:
(وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَه: و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من در زمین جانشینى خواهم گماشت.)(البقره: 30)
سرتان را زیاد درد نیاورم ماجرا گذشت تا روزی از من خواسته شد تا در برابر آدم سجده کنم و من با توجه به عبادتهای چند هزار سالهی خود هر گز نمیتوانستم تن به چنین کاری بدهم و به همین دلیل از عرش الهی رانده شدم .
اکنون که در حال خداحافظی با تمام خاطرات گذشته هستم، نامهای برای همهی کسانی که میخواهند راه من را ادامه بدهند، به رشتهی تحریر در میآورم، نامهای که اگر به آن جامه عمل بپوشانید موفقیت و سربلندی در انتظار شما خواهد بود.
از همهی طرفداران خود میخواهم تا با انجام اموری که به آنها توصیه میکنم راه مرا ادامه دهند و اجازه ندهند که یاد و نام من در جامعه فراموش شود:
از همه میخواهم که برای اعتلای نام من در جامعه رباخواری و اقتصاد ناسالم را هرگز فراموش نکنند، چرا که با ترویج ربا در جامعه یاد خداوند فراموش میشود و این خواسته اصلی من است :
(الَّذینَ یَأْکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إِلاَّ کَما یَقُومُ الَّذی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا... : کسانى که ربا مىخورند، [از گور] برنمىخیزند مگر مانند برخاستنِ کسى که شیطان بر اثر تماس، آشفتهسَرَش کرده است. این بدان سبب است که آنان گفتند: «داد و ستد صرفاً مانند رباست.» و حال آنکه خدا داد و ستد را حلال، و ربا را حرام گردانیده است.)( البقرة:275)
از همه دوستداران خود می خواهم که برای بدست آوردن آرامش در زندگی، شراب و قمار را هرگز فراموش نکنند چرا که این دو کمک بسیار شایانی به رشد و شکوفایی شما میکند:
(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ .....: اى کسانى که ایمان آوردهاید، شراب و قمار و بتها و تیرهاى قرعه پلیدند [و] از عمل شیطانند. پس، از آنها دورى گزینید، باشد که رستگار شوید.)(المائدة: 90)
اگر میخواهید به من نزدیک شوید و مرا کاملاً احساس کنید شراب بنوشید چرا که در این صورت عروس من خواهید شد. چرا که پیامبر شما فرموده است:
(مَنْ باتَ سُکْرانا باتَ عَرُوسا لِلشَّیطانِ: کسى که در حال مستى بخوابد آن شب عروس شیطان خواهد بود.)(بحارالانوار، ج 79 ،ص178)
توصیه مؤکد من به همهی شما آن است که مبادا هیچگاه به فکر کمک به مستمندان و فقیران در جامعه باشید چرا که ممکن است با انجام این عمل روزگاری خود نیز فقیر و مستمند شوید و آن وقت کسی دیگر به فکر کمک به شما نخواهد بود:
(الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ: شیطان شما را از تهیدستى بیم مىدهد و شما را به زشتى وامىدارد؛ و[لى] خداوند از جانب خود به شما وعدهی آمرزش و بخشش مىدهد، و خداوند گشایشگر داناست.)(البقرة : 268)
و در آخر حرفهایی بود که به خاطر از دست دادن محبوبیت خود در جامعه قصد داشتم هیچگاه برای شما بیان نکنم، اما خداوند متعال پرده از روی نقشههای پلید من در قرآن مجید برداشت و حال در این نامهی خداحافظی بار دیگر این حرفها را از زبان خود من بشنوید، حرفهایی که اگر چه به مذاق برخی از افراد خوش نمیآید اما طرفداران و دوستداران من را ناراحت نمیکند:
(وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّیَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ.....: و آنان را سخت گمراه و دچار آرزوهاى دور و دراز خواهم کرد و وادارشان مىکنم تا گوشهاى دامها را شکاف دهند و وادارشان مىکنم تا آفریده خدا را دگرگون سازند...)(النساء : 119)
و آخرین کلام اینکه لازم میدانم در این نامه دست به اعترافی بزرگ بزنم و آن اعتراف این است که: 5 نفر هستند که هیچ راهی به آنها ندارم اما دیگر مردم، در مشت من هستند:
1) هرکس با نیّت درست، به خدا پناه ببرد و در همهی کارهایش بر او توکّل کند.
2) کسی که شب و روز، بسیار تسبیح خدا گوید.
3) کسی که برای برادر مؤمنش، آن پسندد که برای خود میپسندد.
4) کسی که هرگاه مصیبتی به او میرسد، بیتابی نمیکند.
5) و هر کسی که به آنچه خداوند قسمتش کرده، خرسند است و غم روزیاش را نمیخورد.
(الخصال، ج 1، ص 285)
امیدوارم روزی فساد و تباهی تمام جوامع را فرا بگیرد و در سایهسار این فساد و فحشاء همه بتوانند به بهترین شکل ممکن به زندگی خود ادامه دهند.
امضاء: شیطان
تاریخ: سال اخراج از عرش الهی
منبع: تبیان: http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=230896
سؤال:
یاران واقعی امام زمان(عج) چه کسانی هستند؟
پاسخ:
یاران واقعى امام زمان کسانى اند که شناخت کامل و راستین وجود گران قدر امام زمان ( عج ) ، این ذخیره بزرگ خداوندى داشته باشند . اهتمام بر شناخت امام ، لزوم تبعیت وى را در پى خواهد داشت و پیروى از امام نیز ما را در مسیر تربیت الهى قرار خواهد داد . انسان با شناخت صفات و ویژگى هاى پیشوایان ، خود را به صفات ممتاز آنان نزدیک مى سازد و راه کمال را در پیش مى گیرد . اندیشه در نام ها و نشان هاى او ، تأمل در نامه ها و فرمان هاى او ، تفکر در حکمت و اسرار غیبت ، تدبر در هدایت معنوى و ولایت تشریعى و تکوینى ، در گستره شناخت امام قابل توجه است . در روایت هاى فراوانى از امامان معصوم علیهم السلام نیز به شناخت امام زمان ( عج ) تأکید شده است . رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید : مَنْ ماتَ ولَمْ یَعْرِفْ اِمامَ زمانِهِ مات مَیْتَه الجاهلّیه . هر که بمیرد و امام زمان خود را نشناسد ، در مرگ جاهلیت مرده است . همچنین یاران واقعى امام مهدى کسانى اند که ایمان و اعتقاد راستین دارند . . ایمان ، از مهم ترین سرمایه هاى انسان خداجوست . پایدارى ، رشادت و فداکارى مؤمن ریشه در ایمان حقیقى وى دارد . یاران راستین مهدى از مؤمنانى هستند که ایمان شان آنها را به مرحله اى رسانده که هر گونه شک و شبهه اى را از دل شان زدوده است . همان کسانى که به نقل از روایت هاى بزرگان دین ، ترنم روح بخش تلاوت قرآن و مناجات شبانه آنان ، همچون صداى زنبوران عسل درهم مى پیچد و از شب تا صبح به راز و نیاز با خداى خویش مشغولند . ( آنان کسانى هستند که ) خدا را با بصیرت درون شناخته اند و ایمان به خدا در اعماق جان شان نفوذ کرده است . در راه تقویت ایمان و اجراى دستورهاى الهى از هیچ چیز هراس ندارند و از نکوهش هیچ سرزنش کننده اى بیم به دل راه نمى دهند . اینان مصداق این آیه قرآنى هستند که : . . . به زودى خداوند قومى را که آنها را دوست مى دارد و آنها ( نیز ) او را دوست دارند و نسبت به مؤمنان فروتن و بر کافران سرافراز و مقتدرند ، به نصرت اسلام برمى انگیزد . ( مائده : 54 ) مؤمنان واقعى ، کسانى هستند که تنها به خدا عشق مى ورزند و جز به خشنودى او نمى اندیشند « یُحبهّم و یحبّونه » در برابر برادران دینى شان فروتن هستند « اَذّلهٌ على المؤمنین » با کافران ستم گر و کج اندیش ، سرسخت ، خشن و در برابرشان سرافرازند « اَعزّهٌ على الکافرین » براى بسط عدل و اجراى فرمان هاى الهى همواره در حال جهاد فى سبیل الله هستند « یجاهدون فى سبیل ا . . . » و در جهت نابودى کافران و برچیدن بساط ستم گران ، کوشا و از هیچ ملامتى پروا ندارند « ولایخافون لومَه لائم » . همه این ویژگى ها در انسان مؤمن ، از اعتقاد حقیقى او به خدا و ایمان به مقصد اصلى هستى نشئت گرفته است . آنان به چنان شهامتى رسیده اند که از شکستن سنت هاى غلط و مخالف و ایستادگى در مقابل باورهاى نادرست محیط و هجوم افکار عوامانه و محافظه کاران منحرف هیچ گونه تردیدى به خود راه نمى دهند . آرى به دست آوردن چنین موفقیتى افزون بر کوشش خود فرد ، به سبب فضل خداوند است که به هر کس بخواهد و شایسته ببیند ، عطا مى کند که « ذَلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُؤتیه مَنْ یَشاءُ » . بر این اساس یاران مهدى ( عج ) به معرفت خدا رسیده اند و ایمان به خدا در اعماق جان شان نفوذ کرده و در گفتار و رفتارشان نمود یافته است . ویژگى دیگر یاران واقعى حضرت مهدى عبادت است . آنان پارسایان شب اند که تا بامدادان به ذکر و راز و نیاز و بر قیام و قعودند . آتش عشق به معشوق و معرفت به ذات بارى تعالى ، خواب را از دیدگان آنان ربوده است . مردانى که شب هنگام زمزمه تلاوت قرآن و ذکر مناجات شان ، همچون صداى زنبوران عسل در هم بپیچد و هیبت الهى ، آنان را به قیام وادارد و بامدادان سوار بر مرکب ها شوند آنان راهبان شب اند و شیران روز . این همه ، حاصل ایمان نهفته در قلب آنان است و هرچه درجه ایمان آنها بالاتر رود ، این گونه اعمال نیز در زندگى شان فزونى خواهد یافت و هیچ مانعى بر سرراه آنان نخواهد ماند . جهاد و کوشش ، نه تنها آنها را از عبادت و راز و نیاز به درگاه الهى باز نمى دارد ، بلکه سبب مى شود تا حلاوت ایمان را بیشتر بچشند و همه کارها و رفتارهاى خود را جلوه الهى دهند که چه رنگى بهتر از رنگ الهى ! صِبْغَهَ اللّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَهً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ . ( بقره : 138 ) رنگ الهى و چه رنگى نیکوتر از رنگ الهى و ما او را پرسش مى کنیم . خلاصه آنکه یاران مهدى ( عج ) از عابدان شب و شیران روزند و به رفتارهاى خود رنگ الهى مى دهند . یاران واقعى مهدى آمران به معروف و ناهیان از منکر اند . رسالت حضرت مهدى ( عج ) و یاران با وفایش ، احیاى دین خدا و اتمام رسالت انبیا و اولیا و اصلاح زمین از بدعت ها و ظلم هایى است که ظالمان و فاسدان بر زمینیان تحمیل کرده اند . منتظران حقیقى مهدى مى خواهند نقاب تزویر را از چهره مزوران برکشند و رسالت شان را در برپایى قسط و عدل مى دانند : « یَمْلا الْاَرْضَ قِسطاً وَ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوراً » . سیره رسول گرامى اسلام و امامان معصوم علیهم السلام مبتنى بر امر به معروف و نهى از منکر بود و از بدو دوران کودکى تا واپسین لحظه هاى حیات ، همواره بر آن اساس رفتار کرده اند . یعقوب سراح خدمت امام صادق علیه السلام مى رسد ، در حالى که حضرت در کنار گهواره فرزندش حضرت موسى بن جعفر ایستاده بود و با او سخن مى گفت . یعقوب مى گوید من نشستم تا امام از سخن گفتن با فرزندش فارغ شد ، پس برخاستم . امام صادق علیه السلام به من فرمود : نزدیک سرورت بیا و او را سلام گوى . من نزدیک گهواره رفتم و به کودک سلام کردم . امام موسى بن جعفر علیه السلام از درون گهواره با زبانى فصیح و گویا سلام را پاسخ گفت و فرمود : ِذْهَبْ وَتَغَیَّرْ اسْمَ اْبنَتِکَ الَّتى سَمَّیتها اَمْسِ فانّه اسمٌ یُبِغُضُه اللهُ . برو آن نام را که دیروز بر دخترت نهاده اى ، تغییر ده زیرا آن اسم را خدا دشمن دارد . آن گاه امام صادق علیه السلام فرمود : به دستور فرزندم عمل کن تا هدایت یابى . من نیز به دستور آن حضرت عمل کردم و نام دختر یک روزه ام را تغییر دادم . بنابراین ، یکى از صفت هاى برجسته یاران حجت ، امر به معروف و نهى از منکر است . امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه « الَّذینَ إِنْ مَکَّنّاهُمْ فِى اْلأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلّهِ عاقِبَهُ اْلأُمُورِ » ، مى فرماید : براى آل محمد صلى الله علیه و آله ، مهدى و اصحاب او ، خداوند متعال مشارق و مغارب زمین را به تصرف آنها درآورد . و دین را آشکار سازد و خداوند متعال به وسیله او و یارانش بدعت ها و باطل را از بین مى برد ، همچنان که سفیهان ، حق را بمیرانند تا جایى که اثرى از ظلم دیده نشود و امر به معروف و نهى از منکر خواهند کرد و عاقبت کارها به دست خداست . ولایت مدارى از دیگر اوصاف اصحاب واقعى امام مهدى ( عج ) است . امامت و رهبرى ، از ارکان دین اسلام و محور و اساس همه کارها اعم از عبادى و غیرعبادى است . حضرت على علیه السلام در این باره مى فرماید : و اَنَّه لَیَعْلَمُ اَنّ مَحَلّى مِنها مَحلَّ القُطبِ من الرَّحا . و او ( ابوبکر ) خوب مى دانست من در گردش حکومت اسلامى ، همچون محور سنگ هاى آسیابم ( که بدون آن آسیاب نمى چرخد ) . همه اعمال فردى و اجتماعى مردم باید تحت تأثیر امامت باشد . از این رو ، ایمان به رهبرى ، زمینه ساز رستگارى مسلمانان است . مسلمانان صدر اسلام با ایمان و اطاعت از رهبرى و پیامبر ، در مدتى بسیار کم از حضیض ذلت به اوج عزت رسیدند چرا که به فرمان خدا به آنچه پیامبر مى فرمود ، گردن مى نهادند : « وَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا » . ( حشر : 7 ) بعد از رسول خدا صلى الله علیه و آله ، پیروان آن حضرت همان عقیده و ایمان را به ائمه اطهار علیهم السلام داشته اند و یاران حجت علیه السلام نیز بیش از همه به امام زمان علیه السلام ارادت دارند که این عشق و ایمان ، از وجود آن حضرت سرچشمه مى گیرد . یَتَمَسّحوُنَ بِسَرْجِ الامام علیه السلام یَطْلُبُونَ بذلک الْبَرَکَهَ . آنان براى تبرک ، دست خویش را به زین اسب امام مى کشند و بدین سان تبرک مى جویند . انسان خداجو به واسطه عشق به امام ، سر از پا نمى داند ، براى اطاعت و اجراى فرمان هاى او شب و روز را نمى شناسد و در راه فرمان بردارى او مطیع تر از یک کنیز نسبت به مولایش است و در هنگام بروز خطر ، براى دفاع از وجود او جانش را فدا مى کند . این عشق و علاقه میان امام و یارانش ، به حدى به هم گره خورده است که « آنچه شخص امام بدان وصف شده است ، آنان نیز به آن توصیف گشته اند . هنگامى که به طرف مکانى حرکت مى کنند ، ترس از آنان ، پیشاپیش در دل مردمان مى افتد . آنان دست از شمشیر خود در پیکار با دشمنان دین ، بازنمى گیرند تا آنکه خداى تعالى راضى شود و این همه ، به سبب آن است که یاران مهدى شیعه کاملى براى مولاى خود هستند و افعال و صفات شان مطابق افعال و صفات امام است » . یاران واقعى حضرت مهدى شجاع و پر توان هستند . ترس ، از خصلت هاى ناپسند یک انسان و برگرفته از ضعف ایمان ، سستى یقین و ناتوانى نفس است : « شِدّهُ الجُبنْ مِن عَجز النفس و ضعف الیقین » . شخصى که به رحمت الهى و پاداش روز جزا یقین ندارد ، همواره در نوعى بیم و هراس به سر مى برد . ترس از آن دارد که هر لحظه دفتر عمرش بسته شود و از این دیار کوچ کند اما شخص با ایمان در دنیایى پر از امید به سر مى برد و در همه مشکلات تکیه گاهش خداست و یقین دارد که « ولله العّزه و لرسوله و للمؤمنین » . ( منافقون : 8 ) با چنین اعتقادى ، دلیلى ندارد که فرد احساس ضعف و ترس کند ، بلکه ترس را عار و ننگ و نقصى براى خود مى داند و براى دورى از آن مى کوشد : « اِحْذَروا الجبُن فانَّهُ عارٌ و منقَصَهٌ » . یاران مهدى که قلب شان لبریز از عشق به خدا و یقین به روز جزا و یارى پروردگار است ، از هیچ کس هراسى به دل ندارند . لولا اَجلُ الذى کتَب اللهُ عَلیهم لَمْ تَسْتَقِرَّ ارواحُهم فى اجسادِهم طَرفَهُ عینى شوقاً الى الثواب و خوفاً من العقاب . اگر نبود اجلى که براى آنها نوشته شده است ، براى لحظه اى ارواح شان در کالبد جان شان آرام نمى گرفت ، از شوق یاران مهدى ( عج ) با تکیه بر خداوند ، هیچ گونه ترسى در دل ندارند و براى هم نشینى با اولیاى الهى و قرب به خداوند ، بالاترین آرزوى آنان شهادت است . دل هاى پولادین اما نورانى ، از دیگر ویژگى یاران واقعى امام مهدى ( عج ) است . از دیگر صفت هاى یاوران مهدى ( عج ) ، قلب قوى و پولادین آنهاست که از آنان در روایت هاى مختلف به پاره اى آهن یاد شده است : تجیى ءُ الرّایاتُ السُّودُ مِنِ قِبَل المشرق کانّ قلوبهم زُبَرُ الحدید . ( در زمان ظهور حضرت مهدى ( عج ) ) پرچم هاى سیاه از جانب شرق خواهد آمد که برگرد آنها افرادى هستند با دل هایى همچون پاره هاى آهن سخت و محکم . در روایتى دیگر هم مى خوانیم که قلب هاى آنها حتى سخت تر از پاره هاى آهن است : « و اِنّ قلبَ رجل منهم اشدُّ من زُبُرالحدید دل هاى آنها ( یاران مهدى ( عج ) ) از پاره هاى فولاد محکم تر است » . آرى پنجره قلب هاى آنها رو به آسمان معنا گشوده شده است و دل هاى خویش را به ریسمان الهى پیوند داده اند . آنان خانه هاى دل خود را با قندیل هاى ایمان روشن کرده اند : « کَانَّ قلوبَهُمْ الْقَنادیلُ وَهُمْ مِنْ خَشْیَهِ اللّه مُشفِقوُنَ » . اینان با پشتوانه اى بزرگ از ایمان واقعى به خدا و یقین به روز جزا و هدفى مقدس ، همچون مشعل هایى فروزانند که دل هاى استوارشان بسان قندیل هاى نور در سینه سترگشان آویخته است . این رادمردان تنها به خداى خویش دل داده اند و تنها از او هراس دارند و قلب شان را به یاد او قوت بخشیده اند که « أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ » . ( رعد : 28 ) نتیجه آنکه : انقلابى بزرگ و جهانى ، نیازمند رهبران و مدیرانى لایق ، کارکشته ، وارسته و پرتوان است که هم پیروزىاش تأمین گردد و هم اهداف و برنامههاى فراگیر آن تحقق یابد . بستر زمان و تاریخ ، دروازه ورودى انسانها به دانشگاه مهدوى است دانشگاهى که در آن ملیّت و قومیّت ، مذهب ، نژاد ، مقطع زمانى و . . . مطرح نیست بلکه فراملى ، قومى ، نژادى و انسانى است . براین اساس قیام مهدوى ، به حدى گسترده و فراگیر است که در قلمرو آن ، همه ملیتها و گروهها - از گذشته تا حال و آینده - حضور دارند و حتى ملائکه الهى نیز در آن به ایفاى نقش مىپردازند . پس از آنجایى که در میان یاران حضرت ، پیامبران و اولیاى الهى ( چون عیسى ، یوشع ، خضر ، اصحاب کهف و . . . ) و هم از اصحاب پیامبر اسلام و امیرمؤمنان « ع » ( چون سلمان و مالک ، ابوذر و . . . ) حضور دارند ، مىتوان گفت آنان عصاره تاریخ خواهند بود . علاوه بر آن که خود حضرت مهدى ( عج ) ادامه دهنده راه همه پیامبران و اوصیا و دارنده همه سنن و مواریث آنان است به طور طبیعى یارانش نیز دارنده این میراث گران بها خواهند بود . البته در مجامع روایى بر 313 یار خاص آن حضرت تاکیدات ویژهاى شده و اوصاف و خصلتهایى براى آنان شمارش شده است که نشان مىدهد واقعاً آنان انسانهاى برتر ، شایسته و برگزیده هستند و توان انجام این مأموریت بزرگ الهى را دارند . روایات در مجموع این انسانها را به دو بخش تقسیم کرده است . یک یاران خاص دو یاران عام ( یاوران ) . اما دسته نخست : یاران ویژه حضرت مهدى سیصد و سیزده نفرند . احادیث فراوانى در ستایش این گروه ممتاز وارد شده و در قرآن کریم آیاتى است که به آنان تأویل شده است . از امام باقر و صادق ? در تأویل این سخن خداوند متعال : ? وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلى أُمَّهٍ مَعْدُودَهأ ? و اگر عذاب را تا چندگاهى از آنان به تأخیر افکنیمأ نقل شده که فرمود : أ أُمَّهٍ مَعْدُودَهٍ یَعْنِى عِدَّهً کَعِدَّهِ بَدْرٍ قَالَ یَجْمَعُونَ لَهُ فِى سَاعَهٍ وَاحِدَهٍ قَزَعاً کَقَزَعِ الْخَرِیفِ آید ، کسى که قبلًا ایمان نیاورده یا خیرى در ایمان آوردن خود به دست نیاورده ، ایمان آوردنش سود نمىبخشد . فرمود : یَعْنِى خُرُوجَ الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ مِنَّا . سپس فرمود : یَا أَبَا بَصِیرٍ طُوبَى لِشِیعَهِ قَائِمِنَا الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ فِى غَیْبَتِهِ وَ الْمُطِیعِینَ لَهُ فِى ظُهُورِهِ أُولَئِکَ أَوْلِیَاءُ اللَّهِ الَّذِینَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونیعنى خروج قائم منتظر ما ، سپس فرمود : اى ابا بصیر ! خوشا به حال شیعیان قائم ما ، کسانى که در غیبتش منتظر ظهور او هستند و در حال ظهورش نیز فرمانبردار اویند ، آنان اولیاى خدا هستند که نه خوفى بر آنهاست و نه اندوهگین مىشوند .
یک پژوهشگر هلندی غیرمسلمان چندی پیش تحقیقی در دانشگاه آمستردام انجام داده و به این نتیجه رسیده بود که ذکر کلمهی جلاله «الله» و تکرار آن و نیز صدای این لفظ، موجب آرامش روحی میشود و استرس و نگرانی را از بدن انسان دور میکند.
این پژوهشگر غیرمسلمان هلند طی گفتوگویی در این باره گفت: «پس از انجام تحقیقاتی سه ساله که بر روی تعداد زیادی مسلمان که قرآن میخوانند و یا کلمهی «الله» را میشنوند، به این نتیجه رسیدم که ذکر کلمهی جلالهی «الله» و تکرار آن و حتی شنیدن آن، موجب آرامش روحی میشود و استرس و نگرانی را از بدن انسان دور میکند و نیز به تنفس انسان نظم و ترتیب میدهد.»
وی در ادامه افزود: «بسیاری از این مسلمان که روی آنان تحقیق میکردم از بیماریهای مختلف روحی و روانی رنج میبردند. من حتی در تحقیقاتم از افراد غیرمسلمان نیز استفاده کرده و آنان را مجبور به خواندن قرآن و گفتن ذکر «الله» کردم و نتیجه باز هم همان بود. خودم نیز از این نتیجه به شدت غافلگیر شدم، زیرا تأثیر آن بر روی افراد افسرده، ناامید و نگران، تأثیری چشمگیر و عجیب بود.»
این پژوهشگر هلندی همچنین گفت: «از نظر پزشکی برایم ثابت شد که حرف «الف» که کلمهی «الله» با آن شروع میشود، از بخش بالایی سینهی انسان خارج شده و باعث تنظیم تنفس میشود، به ویژه اگر تکرار شود و این تنظیم تنفس به انسان آرامش روحی میدهد. حرف «لام» که حرف دوم «الله» است نیز باعث برخورد سطح زبان با سطح فوقانی دهان میشود. تکرار شدن این حرکت که در کلمهی «الله» تشدید دارد نیز در تنظیم و ترتیب تنفس تأثیرگذار است. اما حرف «ها» حرکتی به ریه میدهد و بر دستگاه تنفسی و در نتیجه قلب تأثیر بسیار خوبی دارد و موجب تنظیم ضربان قلب میشود.
سجده چرا ...
سجده
همچنین از طریق لامپهای روشن که حتی برای یک ساعت هم خاموش نمیشوند. شما منبعی هستید که مقدار زیادی امواج الکترومغناطیس دریافت میکنید. به عبارت دیگر شما با امواج الکترومغناطیس شارژ میشوید بدون این که بفهمید!
سردرد میگیرید!
احساس ناراحتی میکنید!
تنبلی در کار و درد در مکانهای مختلف!
این را فراموش نکنید وقتی بعضی از این علایم را احساس کردید!
راهحل همهی اینها چیست!!؟؟
با گذاشتن پیشانیتان بیشتر از یک بار بر زمین، زمین امواج الکترومغناطیس مضر را تخلیه خواهد کرد!
این شبیه وصل کردن ساختمانهایی است که احتمال برخورد سیگنالهای الکتریکی (مانند رعد و برق) وجود دارد به زمین است تا امواج از طریق زمین تخلیه شود. بنابراین سر را بر خاک بگذارید تا امواج الکتریکی مثبت تخلیه شود!
آنچه این تحقیق را بیشتر شگفت انگیز میکند: بهتر است که پیشانیتان را بر خاک بگذارید! و آنچه شگفتانگیزتر است این که: بهترین راه که پیشانیتان را بر خاک بگذارید حالتی است که رو به مرکز زمین باشید چرا که در این حالت امواج الکترومغناطیس بهتر تخلیه خواهد شد و بیشتر تعجب خواهید کرد وقتی بدانید بر اساس اصول علمی ثابت شده که مکه مرکز زمین است و کعبه درست مرکز زمین است!
بنابراین سجده در نمازتان:
بهترین راه برای تخلیهی سیگنالهای مضر از بدن است!
محسن
غفوریان ـ سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران
صدای اذان روی کرهی زمین قطع نمیشود
«عبدالحمید الفاضل» پژوهشگر اماراتی گفت: «صدای اذان در کرهی زمین تمام شبانه روز قطع نمیشود و در هر منطقهای به پایان برسد، بلافاصله در جای دیگری آغاز میشود.»
وی توضیح داد که گفتن اذان 4 دقیقه زمان لازم دارد و زمین دارای 360 خط فرضی از قطب شمال به قطب جنوب است که معادل 360 درجه میباشد.
هنگامی
که مثلاً ظهر شرعی در خط یک شروع میشود، 4 دقیقه طول میکشد تا ظهر شرعی
در خط 2 آغاز شود و این مدت معادل زمانی است که در خط یک اذان گفته میشود
به این ترتیب، 360 ضربدر 4 میشود 1440 که معادل 24 ساعت است.
بررسیهای اخیر نشان میدهند تعداد، شکل و حرکت اسپرم مردان نسبت به 30 سال گذشته تا حد زیادی آسیب دیده است. زندگی مدرن امروزی، آثار زیانبار زیادی روی دستگاه تناسلی مردان و زنان داشته است. حیات هر عضوی در بدن، به گردش خون و اکسیژنرسانی مناسب به آن بستگی دارد. به همین دلیل وقتی جریان خون به قلب مختل میشود، دچار سکتهی قلبی میشویم.
لباسهای نامناسب و
نشستن طولانی مدت بهخصوص در وضعیتهای خاص نیز جریان خون ناحیهی دستگاه تناسلی
را مختل میکند و گاهی آن را تا حد زیادی کاهش میدهد. علاوه بر این، تحت فشار
قرارگرفتن اعصاب این ناحیه نیز مزید بر علت میشود و آسیبهای وارده را دو چندان
میکند پس بهتر است به شلواری که میپوشید بیشتر بیندیشید. اما چرا و چگونه؟
برای حفظ سلامت جسم، در طراحی لباس باید آناتومی و فیزیولوژی قسمتی از بدن که لباس
برای آن طراحی میشود، در نظر گرفته شود. این امر معمولاً در کارخانههایی که لباس
استاندارد تهیه میکنند، رعایت میشود، ولی خیلی از تولیدکنندگان پوشاک، فقط به
سود خود میاندیشند و سلامت و بهداشت اعضای بدن مصرفکننده برای آنها اهمیتی
ندارد.
امروزه تعداد بسیار زیادی از شلوارهای بسیار تنگ از پارچههای سخت دوخته میشوند. میزان پارچهی این شلوارها، تقریباً یک سوم شلوارهای معمولی و استاندارد است. از طرفی چون از جنس نامرغوب تهیه میشوند، زود استهلاک پیدا میکنند و مصرفکننده مجبور میشود شلوار جدیدی تهیه کند. شلوارهای تنگ و فاق کوتاه، جریان خون دستگاه تناسلی را بهشدت مختل میکنند. این وضعیت در حالت نشسته بدتر میشود.
متأسفانه پوشیدن لباس نامناسب در ناحیهی دستگاه تناسلی، باعث ایجاد علایم خاصی نمیشود که فرد متوجه آن شود، ولی در درازمدت آسیبهایی به وجود میآید که ممکن است غیرقابل برگشت باشند. علت اینکه بیضهها خارج از بدن قرار دارند، این است که برای عملکرد طبیعی، درجهی حرارت آنها باید 5/0 درجهی سانتیگراد از درجهی حرارت بدن کمتر باشد، بنابراین هر عاملی که باعث افزایش درجهی حرارت آنها شود، باعث آسیب به فرآیند تولید نطفهی مردان (اسپرم) میشود؛ به عنوان مثال در بیماری شایع واریکوسل، وریدهای اطراف بیضه متسع میشوند. این اتساع وریدها باعث افزایش درجهی حرارت بیضهها و آسیب به تولید اسپرم و ناباروری مرد میشود.
لباس زیر و شلوارهای تنگ فاق کوتاه از جنس پارچهی سخت با 3 مکانیسم باعث آسیب به بیضهها میشوند: «مختل شدن جریان خون ناحیهی تناسلی، اختلال در تهویهی آن و بالا رفتن درجه حرارت بیضهها.» نزدیک شدن و چسبیدن بیضهها به بدن و یکی شدن درجهی حرارت آنها با بدن در درازمدت باعث وارد آمدن آسیب به تولید اسپرم میشود. لازم به ذکر است که درجهی حرارت ایدهآل برای تولید اسپرم طبیعی، تقریباً ۳۳ درجهی سانتیگراد است.
در دستگاه تناسلی مردانه، قسمتی به نام «میاندوراه» یا در اصطلاح پزشکی «پِرینه» وجود دارد. میاندوراه در ناحیهی بین مقعد و قاعدهی کیسههای بیضه قرار دارد و اعصاب مهم دستگاه تناسلی از این قسمت عبور میکنند. هر عاملی که باعث ضربه یا اختلال در این قسمت شود، اعصاب آن را تحت تأثیر قرار میدهد و این موضوع باعث اختلال در نعوظ میشود. شلوارهای تنگ و فاق کوتاه، یک درز دوخت سفت در خط وسط دارند که ناحیهی میاندوراه را بهشدت تحت فشار قرار میدهد. در حدود ۱۵ درصد افرادی که دوچرخهسواری حرفهای انجام میدهند، به علت فشار مداوم به ناحیهی میاندوراه که باعث اختلال در عصبگیری و اختلال در خونرسانی ناحیهی دستگاه تناسلی میشود، دچار ناتوانی جنسی میشوند، یعنی همان اثری که شلوارهای تنگ و فاق کوتاه در درازمدت بر بدن دارند. افرادی که در تمام طول روز شلوارهای تنگ میپوشند، ممکن است لکههای قهوهای رنگی را در کشالهی ران خود ببینند که همان قارچ پوستی است.
عرق انسان به خودی خود بویی ندارد، ولی سطح پوست بدن ما از هزاران نوع میکروب پوشیده شده است. اگر راه مناسبی برای تبخیر عرق وجود نداشته باشد، در سطح پوست جمع میشود و توسط باکتریها تجزیه میشود. با تجزیهی عرق توسط باکتریها، مواد شیمیایی آزاد میشوند که بوی بدی دارند. بوی عرق در 2 قسمت از بدن خیلی آزاردهنده است، این دو ناحیه عبارتاند از: «زیربغلها و ناحیهی دستگاه تناسلی.» علت این بوی زننده، تولید پروتئین و مواد چربی بهوسیلهی غدد عرق این نواحی است که باکتریها از آنها تغذیه میکنند. از آنجا که عرق سایر نقاط بدن حاوی مقادیر زیادی نمک است، باکتریها به آسانی نمیتوانند از محتویات عرق استفاده کنند.
اگر تهویهی ناحیهی تناسلی به علت پوشیدن لباسهای تنگ بهخوبی برقرار نباشد، کمکم ناحیهی تناسلی بوی خاص آزاردهندهای میگیرد که حتی با شستشو نیز از بین نمیرود و چون این ناحیه همیشه بهعلت وجود عرق مرطوب است، احتمال بروز عفونتهای قارچی نیز بالا میرود. افرادی که در تمام طول روز با شلوارهای تنگ و فاق کوتاه کار میکنند، اگر به کشالههای ران خود با دقت نگاه کنند، ممکن است لکههای قهوهای رنگی را ببینند که همان قارچ پوستی است. حال شما رانندهای را تصور کنید که در فصل تابستان با شلوار نامناسب روزی ۱۰ ساعت مسافرکشی میکند. حدس بزنید که این فرد بهعلت گرمای بیش از حد ناحیهی دستگاه تناسلی، مختلشدن جریان خون، مختلشدن جریان عصبی و تعریق بیش از حد که امکان تبخیر مناسب آن وجود ندارد، در دراز مدت دچار چه مشکلاتی خواهد شد.
منبع: هفته نامه سلامت - دکتر محمدرضا صفری نژاد، اورولوژیست